اصل استصحاب در ابواب مختلف فقه جریان دارد، فقهاء برای استنباط احکام شرعی در صورتی که دستش از ادله کوتاه باشد، به اصول عملیه، از جمله استصحاب تمسک مینمایند، به عنوان نمونه:
1 - شیهید ثانی در بارة مدیونی که مجهول الحال میفرماید: اگر مدیون تا پیش از این در یسر و گشایش بوده و در حال حاضر مدعی معسر شده است و ادعای ناتوانی میکند و میگوید امکانات مالی خود را از دست داده، مطابق اصل استصحاب، یقین سابق را که حالت یسر بوده، در ظرف شک فعلی که وضعیت او را نمیدانیم، جاری گردیده و حکم به یسر و گشایش وی میشود؛ مگر آن که دلیلی معتبر بر عسر خود ارائه نماید، که «لاتنقض الیقین بالشک»؛ یقین سابق با شک لاحق نقض نمیشود و در اینجا براساس اصل استصحاب عمل نموده و میگوئیم که حالت سابقه او؛ یعنی یسر و گشایش او را ابقاء میکنیم. [1]
2 - كودكى در حال شيرخوارگى چند نوبت از سینة زنى ديگر شير مىخورد و بعد اين كودك بزرگ مىشود و مىخواهد با يكى از فرزندان آن زن ازدواج كند، اما نمىدانيم كه آيا آن قدر شير خورده است كه فرزند رضاعى آن زن و شوهرش محسوب شود يا خیر؟؛ يعنى شك داريم كه آيا 15 نوبت متوالى يا يك شبانه روز متوالى يا آنقدر كه از آن شير در بدن كودك گوشت روئيده باشد شير خورده استيا نه؟ اينجا جاى اصل استصحاب است؛ زيرا قبل از آنكه كودك شير بخورد فرزند رضاعى نبود و شك داريم كه اين فرزندى محقق شده يا نه؟ استصحاب عدم تحقق رضاع جاری میشود.
3 - وضو داشتيم و چرت زديم و شك كرديم كه واقعا خوابمان برد يا نه؟ بقاء وضورا استصحاب مىكنيم.
4 - دست ما پاك بود و شك كرديم كه نجس شده يا نه؟ استصحاب مىكنيم طهارت آن را. و اما اگر نجس بود و شك كرديم كه تطهير كردهايم يا نه، استصحاب مىكنيم نجاست آن را.
5 – صبح بدون وضو از منزل خارج شدیم وقت نماز شک کردیم که وضوگرفتم یا نه؟ استصحاب میکنیم عدم وضورا؛ زیرا یقین داریم بر عدم وضو و شک داریم که وضو گرفتیم پس براساس اصل استصحاب، یقین سابق با شک لاحق نقض نمیشود.
6 – یقین داریم که آقای زید آدم عادل و با تقوایی بود اما الان شک داریم آیا ملکة عدالت در وجود او است یا خیر؟ استصحاب میکنیم که عادل بوده و شهادت او نافذ میباشد.
7 – ظرف آبی در مقابل ما است و میدانیم که قبلاً پاک و طاهر بود ولی الان شک داریم که آیا این آب نجس شده است یا خیر؟ نسبت به طهارت و حالت سابقة آن استصحاب جاری میکنیم.
8 – در صورتي كه حق يا ديني بر عهده كسي ثابت شد پس از آن اگر مدیون ادعا کند که پرداخت نموده است، در اینجا اصل بقاي دین است، مگر اين كه خلافش ثابت شود.
9 – سربازی که به جبهه اعزام شده است، نمیدانیم مرده یا زنده است، تا چند قبل یقین داشتیم که زنده است ولی الان شک داریم، در این جا به بقای حیات او حکم نموده و آثار و احکام شرعی و حقوقی زنده را بر او جاری میکنیم و میگوئیم همسر او باید همچنان بماند و شوهر دیگری را اختیار نکند.
10 – قبلا شخصی مدیون بوده و در دادگاه اعسار و عدم قدرت او ثابت شده است ولی فعلا نسبت به توانایی و قدرت پرداخت او شک داریم، در اینجا استصحاب عدم قدرت او جاری میشود.